مرضیه قاسمی راد؛ عباس عباسپور؛ حمید رحیمیان؛ حسین عبداللهی؛ مرتضی طاهری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائهی مدلی برای طراحی مراکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان انجام شد. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه اسناد پژوهشی مرتبط از سال 2000 تا به امروز و استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعان آشنا با مرکز یادگیری و اعضای هیئت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائهی مدلی برای طراحی مراکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان انجام شد. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه اسناد پژوهشی مرتبط از سال 2000 تا به امروز و استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعان آشنا با مرکز یادگیری و اعضای هیئت علمی بودند. این پژوهش از مصاحبة نیمه ساختاریافته نیز بهره برده است. نمونهگیری در بخش کیفی به صورت هدفمند انجام شد و تحلیل دادهها در این بخش به صورت داده بنیاد با رویکرد تحلیل مضمون در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. جامعة آماری تحقیق در بخش کمی پژوهش، شامل شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه بود که 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد برای تحلیل دادهها در این بخش از نرم افزار spss و Amose استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 5 کد اصلی که معرف ابعاد توانمندسازی و 9 کد محوری که معرف مولفههای ابعاد بود شناسایی شد. همچنین تعداد 50 کد باز مشخص شد که پس از ادغام به 28 کد باز کاهش یافت. بر اساس ابعاد، مهارتهای مورد نیاز اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی عبارتند از: عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی وعوامل آموزشی. نتایج حاصل از انجام تحلیل عاملی که به وسیله نرم افزار ایموس انجام گرفت، نیز نشان داد که مقیاس اندازه گیری در تمام شاخص های تحلیل عاملی در سطح مطلوب و قابل قبولی است.
عباس عباسپور؛ محمد مجتبی زاده
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران بود. روش انجام پژوهش، روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار بود. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینهای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، 25 عامل و 157 ملاک مورد اکتشاف قرار گرفت. برای اعتبار یافتههای کیفی، از ملاکهایِ ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران بود. روش انجام پژوهش، روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار بود. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینهای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، 25 عامل و 157 ملاک مورد اکتشاف قرار گرفت. برای اعتبار یافتههای کیفی، از ملاکهایِ قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت ارتباط و قابلیت تأیید استفاده شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامهای طراحی و برای مطالعه مقدماتی در اختیار 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران قرار گرفت. بر اساس، بازخوردهای دریافتی، پرسشنامه اصلاح؛ و نسخه نهایی آن روی 293 نفر اجرا شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحبنظران تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با (982/0) شد. در بخش کیفی پژوهش، روش نمونهگیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمی، روش نمونهگیری طبقهای تصادفی به کار رفت. آزمون ابزار اندازهگیری مزبور، از طریق تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری استفاده صورت گرفت. با انجام تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول، الگوی مزبور به 22 عامل و 150 ملاک اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که عوامل 22 گانه احصاءشده دارای بار عاملی کافی جهت پیشبینی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخصهای برازش، (CMIN/DF) برابر با 924/1، (RMSEA) برابر با 39/0، (GFI) برابر با 976/0، (AGFI) برابر با 939/0، (CFI) برابر با 928/0، (NNFI) برابر با 953/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 928/0 و (RFI) برابر با 925/0 نشان داد، الگوی طراحی و اعتباریابیشده برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
محمد مجتبی زاده؛ عباس عباس پور؛ حسن ملکی؛ مقصود فراست خواه
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. در این تحقیق روش تحقیق کیفی از طریق نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند جهت مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شدند. در کنار مصاحبه، از سه منبع دیگر نیز برای گردآوری داده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. در این تحقیق روش تحقیق کیفی از طریق نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند جهت مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شدند. در کنار مصاحبه، از سه منبع دیگر نیز برای گردآوری داده های پژوهش استفاده شد، که عبارت اند از، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد به داده های متنی تبدیل شد. پس از آن، ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام شد. در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله هسته ای تعیین شدند. در مرحله ی کدگذاری انتخابی، تمام مقوله های عمده و مقوله های هسته ای برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شدند. در پایان، مقوله ی گفتمان کیفیت، بیم و امید، به عنوان اصلی ترین و نهایی ترین مقوله ی هسته ای انتخاب شد و برحسب ویژگی هایش بسط داده شد. سپس، مقولات دیگر در قالب الگوی پارادایمی با این مقوله مرتبط شد.
دکتر عباس عباس پور؛ محمد مجتبی زاده؛ دکتر حسن ملکی؛ دکتر مقصود فراستخواه
چکیده
در مقاله حاضر بر اساس روش نظریه زمینه ای، به احصاء عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی (علی، زمینه ای و مداخله گر) اعتبارسنجی از دیدگاه کنشگران آموزش عالی پرداخته ایم. مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که افراد خارج از محیط دانشگاه، نمی توانند مؤلفه های اعتبارسنجی را پیشاپیش شناخته و آن را درک کنند. ...
بیشتر
در مقاله حاضر بر اساس روش نظریه زمینه ای، به احصاء عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی (علی، زمینه ای و مداخله گر) اعتبارسنجی از دیدگاه کنشگران آموزش عالی پرداخته ایم. مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که افراد خارج از محیط دانشگاه، نمی توانند مؤلفه های اعتبارسنجی را پیشاپیش شناخته و آن را درک کنند. زیرا این کنشگران آموزش عالی هستند که محیط اجتماع علمی خود را خلق کرده و آن گونه که می خواهند تفسیر می کنند. بر این اساس، هر گونه پیش فرض در خصوص نظام اعتبارسنجی، نمی تواند بیانگر ذهنیت و درک عاملان جامعه ی دانشگاهی باشد. به دیگر سخن، در این پژوهش به دنبال این بوده ایم که کنشگران آموزش عالی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی اعتبارسنجی (علی، زمینه ای و مداخله گر) را چگونه می بییند، و چه تلقی و برداشتی از آن دارند. داده های پژوهش حاضر از چهار منبع به دست آمد، که عبارت اند از، مصاحبه، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد را به داده های متنی تبدیل کردیم. پس از آن، به منظور بررسی نظام مند توده بزرگی از داده های گردآوری شده از طریق روش نظریه نظریه ی زمینه ای به مقوله بندی داده ها پرداختیم. ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام کردیم. بر این اساس، 691 نشانگر، 98 ملاک و 11 عامل متناسب با ویژگی های بومی نظام آموزش عالی ایران تعیین شدند.
محمد مجتبی زاده؛ دکتر عباس عباس پور؛ دکتر حسن ملکی؛ دکتر مقصود فراست خواه
چکیده
هدف اصلی این پژوهش واکاوی درک کنشگران اجتماع علمی از الگوی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و طراحی الگوی اعتبارسنجی مناسب است. این پژوهش، ازنظر هدف، از نوع پژوهشهای توسعهای و به لحاظ روش،مبتنی بر نظریه زمینهایاست.بر اساس این روش، تلاش محققان بر آن بوده است تا به معانی، دیدگاهها و سازوکارهای ذهنی کنشگران آموزش عالی پی برده ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش واکاوی درک کنشگران اجتماع علمی از الگوی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و طراحی الگوی اعتبارسنجی مناسب است. این پژوهش، ازنظر هدف، از نوع پژوهشهای توسعهای و به لحاظ روش،مبتنی بر نظریه زمینهایاست.بر اساس این روش، تلاش محققان بر آن بوده است تا به معانی، دیدگاهها و سازوکارهای ذهنی کنشگران آموزش عالی پی برده شوند. چهار ابزار اصلی گردآوری دادههای این پژوهش مصاحبه، مشاهده، یادداشتبرداری و مرور اسناد بوده است. بر اساس روششناسی زمینهای، و با بررسی دادههای بهدستآمده در مرحلهی اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. دادههای مرحلهی دوم کدگذاری باز، در قالب 1262 مفهوم و 157 مقولهی عمده طبقهبندی شدند. در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله هستهای تعیین شدند. در مرحلهی کدگذاری انتخابی 25 مقولهی هستهای به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شد و برحسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقهبندی شد. در پایان، مقولهی گفتمان کیفیت، بیم و امید، را بهعنوان اصلیترین و نهاییترین مقولهی هستهای انتخاب و بسط داده شدند. این پژوهش نشان میدهد، کیفیت مفهومی پیچیده و چندبعدی است. بر این پایه، توجه چندجانبه و کلیگرا نسبت به اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران و دوری از نگاه جزیرهای و جزءگرا لازم است.